توبودی

*تو بودی که من خوابشو دیدم*

تو بودی که من خوابشو دیدم

توهمونی که می خوام براش بمیرم

توهمون فرشته ای از جنس آدم

تو واسم نشون از خدای عالم

توهمونی که تو خنده هام شریکی

توی دردو غصه هام واسم طبیبی

توهمون رویای پاکی توشبهای من بود

تو یک قطره از خدایی خدایی

تو همون بودی و هستی که می خوام براش بمیرم

از خدا خواستم همیشه پیشه تو اروم بگیرم

توواسم دنیای عشقی  توتموم لحظه هامی

تازه میشه رو هجومم  وقتی که تو پا به پامی

از خدا می خوام همیشه که کنار تو بمونم

شمع باش پروانه می شم تا در کناره تو بسوزم

وقتی که چشمات گریه می کرد ارزوم بود که بمیرم

کاش بودم کنارت ای گل تا که دستاتو بگیرم



نظرات شما عزیزان:

reza
ساعت21:21---21 اسفند 1390

سلام
من اهل تعريف و تعارف کردن نيستم هرکسي براي خودش دنيايي دارد و چهار ديواريي و با تعارف و تعريف کسي هم نه بدتر ميشود و نه بهتر
غرض از پيامم اينکه با سر زدن به وبلاگ من و خوندن مطالبش نه ميخوايد انرژي مصرف کنيد و نه ميخوايد پولي خرج کنيد فقط وفقط يخورده بياد امام زمانمون مي افتيد البته اگه واقعا مطالبم اين حس رو القا کنه
منتظرتونم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : یک شنبه 21 اسفند 1390 | 20:46 | نویسنده : reza |